«تئاتر آزاد» از «سینما» جلو زد؟!
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۹۴۷۸
به گزارش قدس آنلاین، برنامهریزیهای اکران سینما در پاییز امسال با توجه به ناآرامیهای اخیری که در کشور پیش آمد به کلی به هم ریخت و در این مدت تقریبا هیچ کدام از فیلمهایی که پیشتر اسمشان برای اکران اعلام شده بود، روی پرده نرفتند.
اوضاع گیشه چنان از رونق افتاده که صاحبان فیلمها حتی به اندازه دوران همهگیری کرونا هم جرأت ریسک کردن برای اکران فیلم خود را ندارند و در این بین تنها فیلمی که سازندگانش راضی به اکران شدند «بخارست» به کارگردانی مسعود اطیابی و تهیهکنندگی علی طلوعی بود که پس از گذشت کمتر از ۲۰ روز از اکران، فعلا به فروش پنج میلیارد تومانی رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وضعیت بلیتفروشی فیلمهای دیگر هم بهتر از «بخارست» نیست و بجز فیلمهایی که در جریان اصلی اکران روی پرده میروند از هفته گذشته دو فیلم «بیآبان» و «اینان» هم در گروه هنر و تجربه به سینماها آمدهاند که تاکنون (ظهر ۱۲ آذرماه) روی هم رفته ۳۰۰ بلیت هم نفروختهاند.
در این بین برخی سالنهای سینمایی، از قدیم پاتوق اجرای تئاتر آزاد بودند که در سالها و حتی ماههای اخیر سینماهای شناختهشدهای نیز یکی از سالنهای خود را به اجرای این نوع تئاترها اختصاص دادهاند.
«شلتوکی» -مدیر سینما قدس- که بجز فیلم «بخارست» نمایش «اخم نکن سرکار» را نیز شبها روی صحنه دارد، تاکید میکند که این نمایش مخاطب خوبی دارد و به همین دلیل روی صحنه است.
او البته یاداوری میکند که تصمیم برای اجرای این نوع تئاترها در سینما قدس ارتباطی به کسادی گیشه سینما ندارد و پیش از ناآرامیهای اخیر هم از این دست تئاترهای کمدی در این سینما اجرا میشدند و جالب است که در همین شرایط هم مخاطب برای این نمایش کمدی به سالن میآید.
وی همچنین درباره وضعیت سینما به ایسنا میگوید: قبل از اکران «بخارست» سینما واقعا افت کرده بود اما با آمدن این فیلم سالنها کمی جان گرفتند هرچند باز شرایط همان طور است و تغییر خاصی نکرده است.
در حال حاضر حدود ۲۰ تئاتر کمدی در سینماهایی همچون کورش، صحرا، قدس، حافظ، دزاشیب، ماندانا، جوان، هدیش، ایران، هروی، صبامال، معین مال و مگامال هر روز یا دو روز آخر هفته اجرا میشوند و با وجود بلیتهایی با قیمت ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان مخاطب کمی هم ندارند.
بررسی آمار فروش و تعداد مخاطبان این نوع تئاترها در شرایط فعلی، میتواند برای تحلیل وضعیت و آنچه ممکن است مخاطب را بیشتر جذب سینما کند، کمککننده باشد. البته این را هم باید در نظر گرفت که سلیقه تماشاگر سینما و تئاتر آزاد تفاوتهایی با هم دارند و این تفاوت در خود محصول ارائه شده هم وجو دارد از جمله درباره میزان ممیزی. در این میان بررسی آمار فروش «بخارست» و استقبال نکردن مردم، آنطور که انتظار میرفت، نشان میدهد که در سینما، صرفا اکران فیلم کمدی همانند گذشته - بویژه پس از دوران اوج شیوع کرونا- کارساز نیست و باید طرحی نو درانداخت. این مسئلهای است که کارشناسان و سینماگران مختلفی بر آن اتفاق نظر دارند و معتقدند باید نحوه مدیریت سینما و همینطور اکران تغییر کند. در این خصوص اخیرا امیرحسین علمالهدی در یادداشتی خطاب به مدیران سینما برای خروج از بحرانی که گریبانگیر سینما شده، گفته بود: با اکران فیلمهای «کاناپه» و «قاتل و وحشی» که قابل نمایش هستند، در آداب حکمرانی سینما تجدیدنظر کنید!
وی اظهار کرده بود: دوفیلم «لوپتو» و «بخارست» تا حدودی جلوی کاهش ادامهدار و معنادار مخاطب را گرفتهاند اما به نظر میرسد برای برونرفت از این وضعیت بحرانی، سینمای ایران راهی ندارد جز توجه به "مقتضیات زمان" برای حفظ فعالان سینما و سینمای نحیف ایران. دو فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری و «قاتل و وحشی» حمید نعمتالله میتوانند بخاطر مضمون و البته نوع ساخت به اکران درآیند تا هم مدیریت "به روز" شود و هم مخاطب "مسائل روز" را بر پرده نقرهایی مشاهده کند.
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۹۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاش تلویزیون، این مدلی نبود
امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدارهایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازیهای لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیینکننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچاندازی میکند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس میرود.
برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول ردهبندی، اهمیت این دیدارها را اگر از دربی بیشتر نکند، دستکمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرمشدن میدان پا به ورزشگاه میگذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بینالمللی معرفی شده، ولی فرصت بینظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.
قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده میشود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روزهایی که سفرهها کوچکتر شدهاند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازیهای لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم میشد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.
این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه میشود؛ اول و مهمترین آنها انحصارطلبی است. صداوسیما سالهای زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکههای خصوصی را نمیدهد و همه چیز باید تحت سیطرهاش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یکسویه و رفتهرفته مخاطب را دلسرد میکند. نگاه تکراری به وقایع با چهرههای برمدار مانده، اجازه ذوقزدگی از مخاطب را میگیرد.
پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان ردهبالایش، برنامهها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامههای ورزشی میشوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زندهاش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامههای پربینندهاش محسوب میشود.
ناگفته پیداست که این پربینندهبودن در مقایسه با سایر برنامههای کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمیزند.
پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال میتوانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش بهواسطه راندهشدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آنهایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطبپسند ندارند.
غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار میدهد؛ پخش آگهیهای بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویسهای ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان میدهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخهای آگهی در زمان پخش دیدارهای مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویدادهایی را توجیه میکند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمیشود. حالا دیگر، سخنگفتن از این بحث کهای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیهاش درآمدزایی میکند با روی خوش تا میکرد و دستی در جیب میکرد تا باشگاههای تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمانگرایانه به نظر میرسد.
اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبههایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازیهای فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانههای مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آنوقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یکطرفهای به او خورانده نمیشود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهیهای ریزودرشت، زیرنویسها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.